سفرهای کتابی
فقط علاقه کافی نیست، سفر جسارت میخواهد. باید بتوانی تمام زندگیت را در یک کولهپشتی بریزی و بروی. نترسی از اینکه فردا چه خواهی خورد، با چه کسانی روبرو خواهی شد، آنجا که میروی جای امنیست یا نه. نگران نباشی از اینکه کار و زندگیت را چند روزی رها کنی. سفر باید در خونت باشد، باید اهلش باشی.
درست مثل جناب منصورضابطیان. آنقدر سفر کرده که به کوچکترین مسائل هم واقف است و در سفرنامه هایش به آنها اشاره میکند. بعد خواندن هر فصل کتابش انگار سفری چند روزه به آن کشور داشته ای و آنقدر نوشتههایش ملموس است که دلت غنج میزند زودتر فصل بعد را بخوانی. اما بهتر است عجله نکنی و بین هر فصل مدتی به خودت فرصت بدهی تا زیباییهای آن سفر را درست هضم کنی.
خلاصه که سفرنامه عالیست برای کسانی که عاشق سفرند و زندگی مجالش را به آنها نمیدهد. مارک و پلو، مارک دو پلو و برگ اضافی سفرنامههای منصور ضابطیان.