مهربانو

دلنوشته

مهربانو

دلنوشته

مهربانو

۳ مطلب در فروردين ۱۳۹۵ ثبت شده است

دختر عزیزم

به دنیا که آمدی چندین و چند سال شاد و خرم زندگی میکنی، فقط لذت‌های زندگی را میبینی و به دنیا با نگاه کودکانه‌ات نگاه میکنی. اما روزی ناگهان بزرگ می‌شوی.

مدتیست به آن روز بزرگ شدن ناگهانیت فکر میکنم، آن روزی که با صورتی پر از شرم مرا گوشه ای تنها می‌یابی و می‌خواهی سوالی از من بپرسی. نمی‌دانم آن روز سوالت را حدس خواهم زد یا نه. اما تو پس از کمی این پا و آن پا کردن بالاخره خواهی پرسید:«مامان! تو تا حالا عاشق شدی؟!»

بله این روزها مدام به این سوالت می‌اندیشم. با خودم فکر میکنم که باید جواب مناسبی برایت پیدا کنم، جوابی که بعد از شنیدنش هم از وجود عشق واقعی در جهان پیرامونت ناامید نشوی و هم فکر نکنی که عاشقانه‌های دنیای واقعی مثل رمان‌های عاشقانه یا فیلم‌های سینمایی‌ست. 

باید جوابم طوری باشد که دلگرم شوی به زندگی،دلگرم شوی به احساساتت و بتوانی عشق و  احساس واقعیت را بشناسی تا از طریق عشق به چیزهایی والاتر از عشق برسی. غیر از همه‌ی اینها باید سعی کنم جوابم مثل اساتید فلسفه و عرفان نباشد.

میبینی؟!دختر داشتن مسئله‌ی قامضی است،پیچیده و پر از سوال...

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۴۰
مهربانو مجیدی

مانده ام...

مانده ام حرف‌هایی که آدم‌ها در اوج عصبانیت می‌زنند، چه حرف‌هایی هستند!؟

حرف های ته ته دلشان, که مدت‌ها بخاطر ملاحظاتی پنهانش میکردند،

یا حرف‌هایی که بر اثر شدت عصبانیت و خاموشی چراغ عقل بر زبانشان جاری شده.

شاید هم هر دو، چون عقل که از کار بیافتد دل خود را تمام و کمال نشان می‌دهد.

اما هنوز نمیدانم این حرف‌ها را چقدر باید جدی بگیرم.

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۴۱
مهربانو مجیدی

بچه که بودیم جمعه ها صبح که مامانم لباس می‌شست، من و آبجیم زیر بند لباسا می‌دویدیم و تو عالم بازیمون تصور میکردیم داریم زیر بارون می‌دویم، آخه اون موقع‌ها لباسشویی‌ها خشک‌کن نبود و دستای مامانم هم اونقدر جون نداشت که کامل آب لباسای شسته شده رو بگیره.

امروز که بازی کردن آرمان رو زیر بند لباسا میدیدم، یاد اون روزا افتادم و یادآوری این خاطره، باعث شد چند لحظه یادم بره که روز آخر سال وقت خراب شدن خشک کن لباسشویی نیست.


پینوشت بی ربط: نمیدونم چرا این روزا‌ دلم هوس یه کارت تبریک نوروزی کرده که از طرف یه دوست برام‌ ارسال شده باشه، پشتشم یکی از شعرهای بچگیمون باشه، مثل این:

مرغ و خروس و اردک.     عید شما مبارک

یا این یکی:

هر روزتان نوروز .      نوروزتان پیروز

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۵ ، ۰۱:۱۵
مهربانو مجیدی