مهربانو

دلنوشته

مهربانو

دلنوشته

مهربانو

مادرانه

يكشنبه, ۱۲ آذر ۱۳۹۶، ۰۸:۲۳ ق.ظ

اون روز که اعصابم از دست بچه‌ها خورد شده‌بود و داشتم واسه مادرم تعریف میکردم که بهار وقتی با پدرش یا با بچه‌هاس چیزیش نیست ولی تا منو میبینه شروع میکنه به بهانه‌گیری، لبخندی رو لباش نشست و یه نگاه خاصی بهم کرد و گفت بزرگ هم بشه همینه، بچه غم و غصه‌اش واسه مادرشه.

یهو بغض گلومو گرفت و یاد تمام لحظه‌های حساس و غم‌انگیز زندگیم افتادم که آغوش مادرم پناه دل غمزده‌ام بود.

خدایا ممنون بخاطر این نعمتی که واسه آدمیزاد قرار دادی. امیدوارم همه اونایی که دلشون غم داره سایه مادر بالاسرشون باشه و اگه نیست، هیچ وقت دلشون غصه‌دار نشه انشالله.

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۶/۰۹/۱۲
مهربانو مجیدی

نظرات  (۲)

سلام.خدا مادر خوبتا برات نگه داره،الهی هیچ وقت غم تو دلت ننشینه.مهر سپهر اگرچه نور گستراست،تابنده تر زمهر فلک مهر مادر است.ای آسمان به جلوه خورشید خود مناز،مادر ستاره ایست که خورشید پرور است.شاد باشید.
پاسخ:
تشکر
خیلی زیبا بود احساساتی شدم افتخار میکنم بهت

پاسخ:
نظر لطفته

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی