مهربانو

دلنوشته

مهربانو

دلنوشته

مهربانو

سریال هوشنگ

شنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۴، ۰۶:۴۳ ب.ظ

زمانی که سریال شب های برره پخش میشد من از طرفداران پروپاقرصش بودم و از اینکه بعضی از مربیان و پدر و مادرها از بدآموزی های این سریال میگفتند اعصابم خورد میشد. همیشه با خودم میگفتم، خب این یک سریال است برای خنده، اگر به بچه هایشان درست سریال نگاه کردن را یاد بدهند آنها چیزهای بد فیلم را یاد نخواهند گرفت.

گذشت و گذشت و از آنجا که گذر پوست به دباغ خانه می افتد، آرمان کوچک ما همراه من و همسرم علاقمند به دیدن سریال شمعدانی یا به قول خود آرمان «هوشنگ» است.

تکرار کردن بعضی از جملات فیلم مثل«تبریک به من،تبریک به تو،تبریک به همه» توسط آرمان برایمان جالب و شیرین بود. اما وقتی در یکی از قسمت ها آرمان کتک زدن سعید به دزد ماشین عطا را دید، شروع کرد به لگد زدن به در و دیوار و اسباب بازی هایش و...(البته ناگفته نماند که در این میان من و پدرش هم بی نصیب نماندیم!!!!). هر چه از او میپرسیدم که چرا میزنی؟!جواب میداد سعید میزنه پس منم باید بزنم. حرف ها و نصیحت ها و توضیحات من درباره اینکه این فیلم است و او دزد بود و دعوا کار بدیست فایده ای نداشت.

واقعا بچه ها در سن آرمان خیلی تحت تاثیر محیط اطرافشان هستند و مدیریت رفتار فرزند در این سن واقعا سخت و گاهی طاقت فرسا میشود.


+تصویر پست آرمان سه ساله ی ماست. قابل توجه دوستی که به دیدن عکس آرمان علاقه نشان دادند. 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۳/۲۳
مهربانو مجیدی

آرمان

سریال شمعدونی

هوشنگ

نظرات  (۲)



مهربانوجان!

اول تبریک میگم سه سالگی آرمان عزیزت رو. الهی که به لطف خداوند زیرسایه پدر و مادر بزرگ بشه و روشنی چشمتون باشه.

دوم این که وبلاگ خوبی زدی فقط من نمی دونم چرا دیگه باگوشی نمی تونم برات کامنت بذارم

همه قسمت ها کار می کنه نام پست الکترونیک و... فقط کادر پیام غیرفعاله.

سوم در باره این پست:

سریال شمعدونی رو می بینم. شاده فقط یه سری مسایل رعایت نشده خونواده ها هرچی دلشون میخواد به هم میگن...

البته خوبی ش اینه که انگارهیچکی ناراحت نمیشه! و جمعشون برجاست.
پاسخ:
 آدینه جان،اول اینکه ممنونم و ایشالا سایه شما هم بالاسر پسر گلتون باشه...
دوم هم اینکه، والا من خودم هم هنوز اینجا غریبه ام و از خیلی چیزا سر در نمیارم و همش منتظرم بلاگفا درست بشه برگردیم ولایت خودمون...
سوم اینکه، واقعا چرا اینا از دست هم ناراحت نمیشن، فیلمه به نظرم یخورده حالت تخیلی داره...
سلام
سن سعید رو با سن آرمان مقایسه کن عزیز
خیلی فرق داره
سروش خوب کار کرده
قوی 
طناز
بادقت
این هنر مادرایی مثل تو رو می رسونه که رفتار آرمان خان رو مدیریتش کنی
جامعه همیشه پر خواهد بود از این ضد و نقیض ها و صحنه های تخیلی و تعجب آوری که می بینی و خواهی دید
تو باید از خدا بخوای و خودت هم تلاش کنی که بهترین آرمان رو به جامعه تحویل بدی
که می دونم از عهده ش برمیای عزیزدلم!
پاسخ:
حرفهایت را کاملا قبول دارم پرنیان جان. حرف من هم این است که مدیریت رفتار فرزندان واقعا کار سختی است.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی