برداشتی آزاد از اتفاقی واقعی در بیمارستان
شنبه, ۶ آبان ۱۳۹۶، ۱۲:۱۱ ق.ظ
زن در حالیکه با یه دستش پاچه های شلوارشو نگه داشته بود و با دست دیگه اش بینی و جلو دهنشو با گوشه روسریش گرفته بود از دستشویی بیمارستان اومد بیرون در حالیکه داشت زیر لب غر میزد«چقد دسشوییاش کثیفه، اصلا به نظافت اینجا اهمیت نمیدن، انگار مستخدم نداره این خراب شده، اه اه»
یک ساعت بعد
زن مستخدم در حالیکه یه جفت دستکش دستش بود و چکمه پوشیده بود و صورتش رو با ماسک پوشونده بود آخرین تیها رو به کف دستشویی بیمارستان کشید و از دستشویی اومد بیرون در حالیکه زیر لب غر میزد« دستشویی رو مثل دسته گل تحویلشون میدی نیم ساعتم نمیتونن تمیز نگهش دارن، بعضیا چقدر کثیفن، اه اه»
۹۶/۰۸/۰۶