مهربانو

دلنوشته

مهربانو

دلنوشته

مهربانو

بهارِ جان

پنجشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۵۶ ب.ظ

کافیست کمی اهل نوشتن باشی تا به محض برخورد با موضوعی، نوشته ای در ذهنت نقش ببندد. حال اگر فرصت نوشتن نداشته باشی این نقش‌های رنگارنگ تمامی ذهنت را اشغال میکند و تا کاغذ و قلم دست میگیری که بنویسی هر کدام از نقش‌ها سعی می‌کند خود را پررنگ‌تر نشان دهد تا از ذهن به روی کاغذ آورده شود. آن وقت است که از زیادی این همه نقش و نوشته سرگیجه میگیری و کاغذ و قلم را رها می‌کنی و سراغ بقیه‌ی کارهایت می‌روی.

این است حال و روز این روزهای من.

عکسی که میبینید بهارِ جان است، عضو جدید خانواده چهار نفره‌امان که در خواب ناز است.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۵/۰۲/۳۰
مهربانو مجیدی

نظرات  (۴)

 سلام
خدا حفظش کنه
زیر سایه پدر و مادر بزرگ بشه.
پاسخ:
سلام 
ممنونم عزیزم
۰۱ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۴۶ روزی سه بار
سلام.بلاخره اومدی! مبارک باشه قدم نورسیده ات.مقدمش پربرکت باد.اما یه نکته!مواظب ارمان جانت هم باش.چرا که روح لطیفش طاقت رقیب را ندارد.
پاسخ:
سلام
ممنونم
ما تمام تلاشمون رو میکنیم که آرمان، بهار رو آبجی کوچولو و دوست خودش بدونه نه رقیب،برامون دعا کنید تو این راه موفق بشیم.
سلام،خدا حفظ کنه جفت کوچولو ها رو.
پاسخ:
سلام
ممنونم
مبارک باشه قدم بهار خانوم
ان شالله عزیز و دردانه تون خوشبخت و عاقبت بخیر و باعث افتخارتون باشه تو هر دو دنیا:)
علت کم پیدایی تون هویدا شد به هر حال
پاسخ:
خیلی ممنون
بله دیگه:)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی