مهربانو

دلنوشته

مهربانو

دلنوشته

مهربانو

حرف‌هایم به دختری که هنوز پا به دنیا نگذاشته

دوشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۵، ۱۲:۴۰ ق.ظ

دختر عزیزم

به دنیا که آمدی چندین و چند سال شاد و خرم زندگی میکنی، فقط لذت‌های زندگی را میبینی و به دنیا با نگاه کودکانه‌ات نگاه میکنی. اما روزی ناگهان بزرگ می‌شوی.

مدتیست به آن روز بزرگ شدن ناگهانیت فکر میکنم، آن روزی که با صورتی پر از شرم مرا گوشه ای تنها می‌یابی و می‌خواهی سوالی از من بپرسی. نمی‌دانم آن روز سوالت را حدس خواهم زد یا نه. اما تو پس از کمی این پا و آن پا کردن بالاخره خواهی پرسید:«مامان! تو تا حالا عاشق شدی؟!»

بله این روزها مدام به این سوالت می‌اندیشم. با خودم فکر میکنم که باید جواب مناسبی برایت پیدا کنم، جوابی که بعد از شنیدنش هم از وجود عشق واقعی در جهان پیرامونت ناامید نشوی و هم فکر نکنی که عاشقانه‌های دنیای واقعی مثل رمان‌های عاشقانه یا فیلم‌های سینمایی‌ست. 

باید جوابم طوری باشد که دلگرم شوی به زندگی،دلگرم شوی به احساساتت و بتوانی عشق و  احساس واقعیت را بشناسی تا از طریق عشق به چیزهایی والاتر از عشق برسی. غیر از همه‌ی اینها باید سعی کنم جوابم مثل اساتید فلسفه و عرفان نباشد.

میبینی؟!دختر داشتن مسئله‌ی قامضی است،پیچیده و پر از سوال...

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۵/۰۱/۳۰
مهربانو مجیدی

نظرات  (۲)

سلام ..
مهربانو جان ایشااله به سلامتی دخترکوچولو به دنیا بیاد
دوستانت بی صبرانه منتظرند ..

پاسخ:
سلام
قربانت
سلام.چی بگم از دست تو ای روزگار*ای که در ناپایداری پایدار.تودیار بی کسی در نمیاد باز نفسم*من گذشتم از خودم برای اون دلواپسم.
پاسخ:
نمیدونم واسه چی این ترانه رو گذاشتین ولی برای من به شدت خاطره انگیز بود
ممنون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی